دسته
موسسه فرهنگی هنری و پژوهشی سیمای حقیقت
کتابفروشی ولوازم التحریرنوآوران
وبلاگ اختصاصی سیدمحمدجعفرمیرجلیلی
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 32527
تعداد نوشته ها : 23
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
مرگ به معنای مردن است. لسان العرب آن را به "ضد حیات" معنا می­کند.[1] برخی مرگ را به معنای "سکون" گرفته­اند.[2] التحقیق درباره معنای موت می­گوید: مرگ نفی شدن حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است، پس مرگ هر چیز هم به مقتضای آن است.[3]
"دنیوی" از "دنیا" و ماده آن "دنو" یا "دنیء" به معنای پست یا نزدیک است. دنیا در بحث ما به معنای عالم دنیا در مقابل آخرت می­باشد،[4] به این عالم، دنیا گفته شده از این رو که نسبت به آخرت یا نزدیک­تر است[5] یا پست­تر[6] و دنیوی کلمه­ای است برای نسبت دادن به دنیا.[7]
بنابراین مرگ دنیوی یعنی مرگی که در عالم دنیا اتفاق می­افتد در مقابل مرگ در عوالم دیگر و با توجه به اینکه در عالم ذر و عالم قیامت مرگ وجود ندارد، بنابراین مقابل مرگ دنیوی، مرگ برزخی واقع شده است.
تبیین مرگ دنیوی
سرگذشت انسان در فرهنگ دینی اسلام اینگونه در نظر گرفته شده است که انسان در دنیا متولد می­شود و در آن به زندگی می­پردازد و پس از مدتی که بهره­اش از دنیا به نهایت رسید، روح از جسم او اخذ شده و جسم دنیایی او فاسد می­گردد که این را مرگ دنیوی گفته­اند، پس از این مرگ، روح انسان به عالم برزخ وارد می­شود و مدتی در آنجا به سر می­برد تا زمانی که نفخه صور اول به صدا می­آید، در این زمان تمام موجودات حتی ارواحی که در عالم برزخ هستند، می­میرند که به این مرگ، مرگ برزخی در مقابل مرگ دنیوی گفته می­شود.
مرگ دنیوی در قرآن
در قرآن کریم نیز از این دو مرگ یاد شده است. مرگ دنیوی در قرآن کریم به مرگ اولی نامیده می­شود:
«لا یَذُوقُونَ فیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولى‏ وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحیمِ »[8]
«هرگز مرگى جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیده‏اند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ مى‏کند.»
مفسرین در این آیه منظور از "موتة الاولی" را مرگ دنیوی گرفته­اند[9] که نشان از مرگ دومی می­دهد، همچنین در آیه­ای دیگر صراحت به دو مرگ دارد و می­فرماید:
«قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ »[10]
«آنها مى‏گویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى‏.»
درباره مرگ در دنیا و مرگی که در مقابل این مرگ وجود دارد که خداوند از آنها به دو مرگ یاد کرده است، چند قول و نظر متفاوت وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1. مرگ دنیوی در مقابل مرگ برزخی است که بعد از نفخه صور اتفاق می­افتد قائلین این نظریه مرگ برزخی را همان مرگ بعد از نفخه صور دانسته اند.
2. برخی مرگ برزخی را به نفخه صور مربوط ندانسته و گفته­اند همان گونه که انسان در این دنیا می­میرد در برزخ نیز می­میرد تا در قیامت زنده شود به این معنا که انسان­ها بعد از زندگی دنیایی خود به عالم برزخ می روند و در آنجا به زندگی می­پردازند تا در آنجا نیز سهم خود را از زندگی دریافت کنند و پس از آن در برزخ نیز مانند دنیا می­میرند.[11]
3. برخی نیز مرگ برزخی را قبول ندارند از این رو مرگ دنیایی را در برابر مرگی می­دانند که انسان اولین بار در خاک داشته است یعنی انسان قبل از خلقت چون خاک بوده و جان نداشته پس آن یک مرگ برای انسان به حساب می­آید و این مرگی که در دنیا برای همگان اتفاق می افتد و اکنون شاهد آن هستیم مرگ دنیوی است که در مقابل آن مرگ اولیه انسان­ها می­باشد.[12]
4. برخی دیگر نه مرگ برزخی را قبول دارند و نه مرگ اولیه را بلکه می گویند مرگ دنیوی در مقابل مرگ بعد از رجعت است که این حرف اشتباه است چون دو مرگ برای همه­ی انسان­ها آمده در صورتی که رجعت برای همه اتفاق نمی­افتد.[13]


[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم‏؛ لسان العرب‏، دار صادر، بیروت‏، سال 1414 ق‏، چاپ سوم، ج‏2، ص 91
[2]. طریحى، فخر الدین؛ مجمع البحرین،‏‏ تهران،‏ کتابفروشى مرتضوى،‏ 1375 ش، چاپ سوم ، ج‏1، ص 115
[3]. مصطفوى، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، تهران‏، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‏، 1360 ش‏، ج‏11، ص 196
[4]. ابن منظور، همان، ج‏14، ص 271
[5]. فراهیدى، خلیل بن احمد؛ کتاب العین‏، قم‏، انتشارات هجرت‏، 1410 ق،‏ چاپ دوم، ج‏8، ص 75
[6]. قرشى، سید على اکبر؛ قاموس قرآن‏، تهران‏، دار الکتب الإسلامیة، 1371 ش‏، چاپ ششم، ج‏2، ص 360
[7]. ابن منظور، همان، ج‏14، ص: 272 و مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى عربى- فارسى‏، بی تا، بی جا، متن، ص 36
[8]. الدخان / 56  
[9]. تفسیر شریف لاهیجى،‏ پیشین‏، ج‏4، ص 113
[10]. غافر/11
[11]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، پیشین، ج‏11، ص 200
[12]. حسینى شیرازى، سید محمد؛ تقریب القرآن إلى الأذهان، بیروت‏، دار العلوم،‏ 1424 ق، چاپ اول‏، ج‏4، ص 595
[13]. همان
نویسنده : روح‌الله رضائی

دسته ها :
چهارشنبه چهارم 6 1388
X